شاه شمشاد قدان ، حافظ و شعر برای حضرت ابوالفضل
شاه شمشادقدان خسرو شيرين دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درويش
انداخت
گفت اي چشم و چراغ همه شيرين
سخنان
تا کي از سيم و زرت کيسه تهي
خواهد بود
بنده من شو و برخور ز همه سيم
تنان
کمتر از ذره نهاي پست مشو مهر
بورز
تا به خلوتگه خورشيد رسي چرخ زنان
بر جهان تکيه مکن ور قدحي مي داري
شادي زهره جبينان خور و نازک
بدنان
پير پيمانه کش من که روانش خوش
باد
گفت پرهيز کن از صحبت پيمان شکنان
دامن دوست به دست آر و ز دشمن
بگسل
مرد يزدان شو و فارغ گذر از
اهرمنان
با صبا در چمن لاله سحر ميگفتم
که شهيدانِ کهاند اين همه خونين
کفنان
گفت حافظ من و تو محرم اين راز نهايم
از مي لعل حکايت کن و شيرين دهنان
شعر شاه شمشاد قدان حافظ برای حضرت ابوالفضل و داستان این شعر:
مرحوم
کل احمد آقا ( کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی ) نقل می کردند که: «
روزی جناب شیخ رجبعلی خیاط به من فرمودند: در عالم معنا، روح خواجه حافظ
شیرازی را مشاهده کردم که بسیار منبسط بود. خواجه حافظ شیرازی رو به من
کرده و گفت: من غزل شاه شمشاد قدان را، در وصف ماه منیر بنی هاشم حضرت
ابوالفضل العباس علیه السلام سرودم. و از این امر خیلی مسرور بود.»
وبلاگ انعکاس http://goodbook.blogfa.com